به بهانه خدا - پاسکال

June 29, 2020

قبل از هر چیزی لازم می‌دونم متذکر شم که این مطلب تنها جمع‌آوری و بررسی منطقی مطالب است و لزوما بیانگر اعتقادات شخصی من - سجاد حیدری - نیست. متشکرم که توجه می‌کنید.

می‌تونید نویسه‌های قبلی سری به بهانه خدا را از لینک‌های زیر بخونید:


بلز پاسکال، ریاضی‌دان و فیزیک‌دان فرانسوی قرن ۱۷م، یک «کودک نابغه» بود، یعنی قبل از سن ۱۰ سالگی اثر معناداری را در یک موضوع تخصصی مطرح کرده بود. پاسکال توسط پدرش که یک مامور مالیات بود آموزش دیده بود و مفاهیم مختلفی رو در فیزیک و ریاضی مطرح کرد. احتمالا در مورد قوانین فشاری که تعریف کرده در دبیرستان مطالبی را خواندید. علاوه بر اون پاسکال به مطالعه سیالات و مفهوم خلاء هم کمک کرده و از روش علمی هم دفاع کرده بود. علاوه بر این‌ها، پاسکال بیش از ۵۰ پروتوتایپ از ماشین محاسبه‌گر مکانیکی طراحی کرده و ۲۰ نسخه کامل رو هم درست کرده که او رو یکی از اولین مخترع‌های ماشین حساب مکانیکی می‌کنه. همچنین کارهای زیادی هم در علم احتمالات انجام داده.

پاسکال در بیست و نه سالگی پدرش رو از دست داد و در همون سن صاحب ۲/۳ اموال خانواده‌اش شد (یکی از دو خواهرش سهم ارثش رو به دلایلی به بلز داد). او علاقه چندانی به خدا نشان نمی‌داد و خودش رو با امور دنیایی سر گردم کرده بود. اما اواخر شب در ۲۳ نوامبر ۱۶۵۴ هنگامی که سی و یک سال سن داشت، یک رویا درباره دین دید و بلافاصله اون رو یادداشت کرد، یادداشتی که با «آتش. خدای ابراهیم، خدای اسحاق، خدای یعقوب، نه خدای فلاسفه و دانش‌مندان» شروع میشد. این یادداشت همیشه در جیب کتش بوده و پس از مرگش، اتفاقی کشف میشه.

چند سال پس از این واقعه، پاسکال شروع به جدال با اندیشمندان مسیحی کرد که با سفسطه و کلاه شرعی گذاشتن به دنبال «مجاز کردن لذت‌های دنیوی بودند» که منجر به تغییرات بزرگی در ساختار کلیسا شد و سرچشمه الهام نویسندگانی مثل ولتر و ژان ژاک راسو شد. در اواخر زندگیش، پاسکال شروع به نوشتن کتابی می‌کنه به اسم «افکار پاسکال در دین و چند موضوع دیگر» که فرصت تموم کردن اون رو پیدا نمی‌کنه. این کتاب که بعدها با اسم «افکار» منتشر شد، حاوی روش‌هایی برای استدلال خدا بود. اکثر این روش‌ها بر مبنای گیج کردن شنونده بودند،‌ اما «قمار پاسکال» رویکرد دیگری داشت. گرچه قمار پاسکال بر ۳ بند مختلف هست، اما اون‌ها تقریبا یک موضوع رو بیان می‌کنند.


قمار پاسکال

قبل از پاسکال، اثبات‌های زیادی برای خدا ارائه شده، از اثبات آنسلم (که پایه اثبات گودل هست) تا دکارت، اثبات‌هایی بودن که زمان پاسکال وجود داشتن. اما پاسکال اون‌ها رو «بهونه‌ای برای قانع کردن خود» می‌نامه و می‌گه که «ما نمی‌دونیم خدایی هست یا نه»، و به جای اثبات کردن وجود خدا به این می‌پردازه که با وجود این شک،‌ آیا باید به ادیان عمل کرد یا نه. پاسکال دو حالت مختلف رفتاری رو ارائه می‌کنه، خدا پرست بودن و خدا پرست نبودن، همچنین دو حالت مختلف دنیا رو هم در نظر می‌گیره، وجود داشتن خدا و عدم وجود خدا. با این شرایط، ۴ حالت مختلف داریم:

۱- شما خدا پرستید و خدا وجود داره، در نتیجه شما پاداش بسیار زیادی می‌گیرید ۲- شما خدا پرستید و خدا وجود نداره، در نتیجه شما چیزی از دست ندادید ۳- شما خدا پرست نیستید و خدا وجود نداره، در نتیجه شما چیزی از دست ندادید ۴- شما خدا پرست نیستید و خدا وجود داره، در نتیجه شما عذاب بسیار زیادی می‌گیرید

پاسکال با توجه به نامتناهی بودن زندگی پس از مرگ، نتیجه می‌گیره که سود خدا پرست بودن میشه (احتمال وجود خدا × پاداش × بی‌نهایت) + صفر در صورتی که ضرر خدا پرست نبودن میشه (احتمال وجود خدا × عذاب × بی‌نهایت) +‌ صفر. پاسکال بر اساس این محاسبه نتیجه می‌گیره که انسان محاسبه‌گر باید خدا پرست باشه.


نقدهای وارده

نقدهای زیادی به قمار پاسکال وارد هست، گرچه محاسبات ریاضی پاسکال درست هست و نمیشه از روال اثباتش ایراد گرفت، ایردات زیادی به پیش‌فرض‌های ایشون هست. مثلا انتخاب خدای درست. در بسیاری از ادیان نه تنها به صرف خدا پرستی شما پاداش نمی‌گیرید، بلکه با پرستیدن خدای اشتباه ممکنه به عذاب دچار بشید. علاوه بر این، فرض پاسکال که پرستیدن خدا کافیست هم ایراد داره، مثلا بنا بر بعضی روایات مسیحی عشق به خداست که مهمه، نه فقط پرستیدنش و چه بسا افرادی که به خدا عشق دارن پاداش بهتری بگیرند تا کسانی که بر حسب محاسبه دین‌دار بودند.

علاوه بر این نقدها، نقد بر محسابه احتمال برابر برای وجود خدا و عدم وجود خدا هم هست. پاسکال این فرض رو می‌گیره که احتمال وجود خدا عددی بزرگتر از صفر هست، و وقتی این عدد - هر چقدر کوچک - در پاداش بسیار زیاد ضرب بشه حاصلش بسیار زیاد میشه، اما این نکته که برای بعضی افراد آتئیست این احتمال دقیقا برابر صفر هست رو در نظر نمی‌گیره.

اما شاید مهم‌ترین نقد وارد بر پاسکال بحث از دست دادن زندگی در حالت خدا پرست بودن باشه. بسیاری از ادیان شما رو از انجام کارهایی منع می‌کنند که شاید شما به آن‌ها تمایل داشته باشید. در این صورت محاسبات پاسکال به این حالت تبدیل میشه:

۱- شما خدا پرستید و خدا وجود داره، در نتیجه شما به قیمت از دست دادن بعضی تمایلات در زندگی، پاداش بسیار زیادی می‌گیرید ۲- شما خدا پرستید و خدا وجود نداره، در نتیجه شما فرصت لذت بردن از تمایلاتتان را از دست داده‌اید ۳- شما خدا پرست نیستید و خدا وجود نداره، در نتیجه شما از تمایلاتتان لذت برده‌اید ۴- شما خدا پرست نیستید و خدا وجود داره، در نتیجه شما به قیمت لذت بردن از تمایلاتتان، عذاب بسیار زیادی می‌گیرید

با وجود این نقدها، به نظر شما محاسبات پاسکال درست بوده؟ می‌تونید برای بحث بیشتر به اینجا ملحق شوید و یا عضو کانال ما شوید.